دل نوشته های یک عدد خیار



دلم گرفته 
دلم شکسته از همه فامیلای مامانم 
امروز یه هفته میشه که مامانم خونه مادره مادر مریض شده ‌مامانم نمیاد کل بار مریضیش رو دوش مامانمه 
دیروز که رفته بودم خونه مادر قرار بود شبش ریگه بیاد بریم زنجان 
ولی نشد نشد چون خیلی وقیحانه برگشتن به مامانم‌گفتن که یعنی چی میخوای بری پس مادر چی ؟ 
دلم میخواست بگم پس شما سیب زمینی اید؟؟؟ شما چی هستید؟ ها؟؟؟ خیلی راست میگید خودتون بمونید 
خالم برگشته داییم رو دعوت کرده خونشون بعد داییم داره میره اونجا برگشته به مامانم میگه نری خونتونااااا شوهر بیجا کرده گفته بیا احترام بزرگتری و فامیلیو نگهداشتم چیزی بهش نگفتم ولی واقعا حقش بود برگردم بگم به چه حقی همچین حرفی میزنی همبن کارارو کردی که زنت گذاشته رفته دیگع
تو خونه مادر بزگم از ۷ تا بچه فقط مامانمو خالم هستن که تو مشکلات  جا نمیزنن و هستن اینبار دختر خالم چشمشو عمل کرده اونم کی دو هفته میش خاله خانم یه شب نمیاد بمونه 

بعد از اون ور مهمونی میده و داییم دعوت میکنه 
خب خیلی دلسوزی بردار شامتو بیار خونه مادر باهم بخورید یا اونم هیجی یه شب بیا یا اصلا تو هبچی بقیه خاله ها چین؟ کشکن ماستن دوغم داییا چی؟ همه کنار کشیدن 
منم دیشب به خالم خیلی رک برگشتم گفتم خاله یه شب بمون انصاف نیست مامانم یه هفته مونده منم مامان میخوام خب 
بعدش مامانم باهام دعوا و قهر کرده که چی وظیفت نبود که بگی 
منم گفتم وقتی شما نمیگی من باید بگم‌دیگه 
خاله ی خنگ بی مسئولیت 
اه 
خسته شدم ازشون هیچ کمکی نمیکنن دو قورت و نیمشونم باقیه 
خدایا هیچ کسی نیست که باهاش حرف بزنم و درست راهنناییم کنه 
خدایا خیلی تنهام 
خیلی دلم شکسته 
خدایا دلم تنگ شده 
هیچ کسی به فکرم نیست 
از تنهایی خسته شدم 
هیچ کسی درست راهنناییم نمیکنه خدایا دلم یکیو میخودد که درست راهنماییم کنه 
یکی باشه که دلسوزم باشه مهربون باشه آرومم کنه بهترین  و درست ترین راهنمایی هارو بکنه 
خدایا یکمم هوای مارو داشته باش
تدابا هبچ چبزم‌مشخص نیست هیچ چیزیم 
نه هدفی 
نه اینده ای 
نه خانوادمون دور هم دیگست
خدایا خونه خودمون نیستیم 
خدایا دلم تنگه 
چرا باید برن ادما؟؟؟؟
خدایا چرا ؟
خدایا دلم تنگه خستم تنهام پناهم باش
خدایا تنهام نزار تنها کسی که دارم تویی فقط تو دیگه هیچ کس و هیچ چیز تو دنیا ندارم 
خدایا تو بنده زیاد داری ولی من هیچ کس و چیزی جز تو ندارم 
خدایا ارامش دلم باش 
خستم
نگرانم 
تنهام 
هدف ندارم 
خدایا بغلم کن 
خدایا به ما رحم کن 
خدایااااا رحم کن 
رحم‌کن 
رحم‌کن 
طاقت بیار عارفه 
طاقت بیار 
صبر کن 
روزای خوبم میرسه 


نه تنها قرامون کنسل نشد بلکه زنگ زدن و رفتیم و مشتاق تر از هر وقت دیگه ای بودن آقوی خواستگار یه تیپی زده بود که اصلا نکگم برلاااتوووون  کلا تیپو سرو وضعشو که دیدم فاتحه جواب منفی رو خوندم بعد مامانش برگشت گفت که دخترام انقدر دوست دارن منو ببینن همش میگن مارم ببر  
وای اینو که نگفت منو مامانم و به هم یه نگاه کردیم منم ارونم زدم رو پام 
بقیه اشو خستم فردا مینویسم الان بخوابم 

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سالم زيبا payamvls کتابخانه عمومی کودکان باران دوازدهم ریاضی (مطهری) kiismaylove تیک تاک کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. minografik شعر، قصه، کاردستی و سرگرمی با خاله آسیه باریش سسی آموزش فیزیک فارابی